ماکیاول

3 می 1469 میلادی در ایتالیا مردی به دنیا آمد که تاریخ اندیشه، سیاست، عمل سیاسی و حکومتداری را به قبل و پس از خود تقسیم نمود. مردی که عموم مرکدم دنیا از جمله ایرانیان آراء وی را با ضد اخلاق بودن و جمله "هدف وسیله را توجیه می کند" میشناسند. اما به راستی پس از 5 قرن ماکیاولی درس های زیادی برای رهبری ( از سطح یک گروه کوچک گرفته تا اداره یک کشور) و علم مدیریت و سیاست ورزی دارد. در نخستین گفتار به بررسی زندگی و اندیشه وی می پردازیم و در دومین گفتار نقدی خواهیم داشت بر کل دستگاه فکری او

نیکولو برناردو ماکیاولی (به ایتالیایی: Niccolò di Bernardo dei Machiavelli) فیلسوف سیاسی، شاعر، آهنگساز و نمایشنامه‌نویس مشهور ایتالیایی در ۳ مه ۱۴۶۹ در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد و در ۲۱ ژوئن ۱۵۲۷ درگذشت. نام او در فارسی به صورت ماکیاول و ماکیاوللی نیز به کار می‌رود.

ماکیاولی زندگی خود را صرف سیاست و میهن پرستی کرد. با این حال برخی او را به اتهام حمایت از حکومت اقتدارگرا و ستمگر همواره مورد حمله قرار داده‌اند. علت آن نوشتن کتابی به نام شهریار (Il Principe) است که وی برای خانواده مدیچی (Medici)، حاکمان فلورانس نوشته‌است.



ماکیاولی دوران کودکی وصف‌ناپذیری را در فلورانس گذراند و تنها تجربه سیاسی مهم وی در دوران طفولیت تماشای ساونارولا(Savonarola) از دور بود. اندکی پس از اعدام ساونارولا، ماکیاولی به عنوان منشی وارد دستگاه دولتی فلورانس شد . اما موقعیت او به سرعت ارتقا یافت و به زودی به مأموریت‌های دیپلماتیک رفت. او بسیاری از سیاست‌مداران مهم عصرش همچون پاپ و لویی دوازدهم پادشاه فرانسه را ملاقات کرد. اما هیچ یک به اندازه شاهزاده حاکم واتیکان یعنی سزار بورجیا (Cesare Borgia) بر او تأثیر نگذاشتند.

بورجیا مردی بی‌رحم و حیله‌گر بود[نیازمند منبع]، بسیار شبیه چیزی که در کتاب شهریار ترسیم شده است. ماکیاولی حقیقتاً سیاست‌های بورجیا را نمی‌پسندید اما فکر می‌کرد که با حاکمی هم چون بورجیا اهالی فلورانس می‌توانند ایتالیا را متحد کنند، هدفی که ماکیاولی در تمام عمرش دنبال آن بود . از بخت بد ماکیاولی زمانی که مدیچی‌ها به حکومت فلورانس بازگشتند و انقلاب واژگون شد وی از مسند خود برکنار شد. از دست دادن شغل او را به جای کار سیاسی مجبور به نگارش درباره سیاست کرد. مأموریت‌های دیپلماتیک آخرین کار رسمی او در موقعیت سیاسی بود.



بعد از اینکه ماکیاولی پستش را از دست داد به‌طور مداوم تلاش کرد تا به سیاست بازگردد. او کوشید تا با نوشتن کتابی که فکر می‌کرد مطابق میل خاندان مدیچی باشد وبا تقدیم کتاب به آنان نظر مساعد آن خانواده را جلب کند.وکتاب شهریار برای نیل به این هدف نوشته شد. اما خاندان مدیچی با آنچه که در کتاب آورده بود موافق نبودند در نتیجه او همچنان بیکار ماند. بعدها، زمانی که منتقدین کتاب را دیدند از تفکرات مطرح شده در شهریار حیرت کردند و همین مسئله باعث بدنامی ماکیاولی بعد از مرگش شد.

چند سال بعد خاندان مدیچی از فلورانس رانده شدند و انقلاب دوباره برقرار شد و ماکیاولی به کسب مجدد پست و مقام خود که سال‌ها قبل از دست داده بود امیدوار شد.اما شهرتی که کتاب شهریار داشت باعث شد مردم فکر کنند تفکر وی شبیه مدیچی‌هاست در نتیجه وی به مقام سابقش انتخاب نشد. از اینجا سراشیبی تندی در زندگی وی آغاز شد سلامتی او رو به ضعف نهاد و چندی بعد در سال ۱۵۲۷ از دنیا رفت.

ماکیاولی به طور مداوم به‌دلیل حمایتش از حکومت فاسد مورد لعن بود.و حتا امروزه نیز به حکومت فاسد حکومت ماکیاولیستی گفته می‌شود. هرچند که به تازگی شخصیت حقیقی وی تا حدودی روشن شده‌است. م بر اساس همین امر هم به نظر می رسد هدف ماکیاولی از نگارش کتاب شهریار، کمک به حکومت ایتالیا برای حفظ قدرت و غلبه بر سایر حکومت های اروپایی بوده است و او در این کتاب با نگاهی واقع گرایانه به مقوله قدرت و ساز و کار حفظ آن نگریسته و تأکید کرده که هدف ایجاد حکومت قدرتمند، وسیله را توجیه می کند.



نگرش سیاسی

چهره ی سیاسی ماکیاولی به‌وسیله اتهاماتی که در این باره به وی نسبت داده شده، تیره شده است. از این روست که فرانسیس بیکن از او این‌چنین یاد میکند:

ما به کسانی همچون ماکیاولی مدیونیم، که جهان سیاست و رهبران آن را آن‌طوری که هست به ما نشان می‌دهند، نه آن‌طوری‌که باید باشد .

وی اما توصیه‌های ضد اخلاقی نیز می‌کرده است. بخشی از اندرزهای ماکیاولی به پادشاه دورانش در کتاب "شهریار”:

داشتن صفات خوب چندان مهم نیست. مهم این است که پادشاه فن تظاهر به داشتن این صفات را خوب بلد باشد. حتی از این هم فراتر می‌روم و می‌گویم که اگر او حقیقتاً دارای صفات نیک باشد و به آنها عمل کند به ضررش تمام خواهد شد در حالی که تظاهر به داشتن این گونه صفات نیک برایش سودآور است. مثلاً خیلی خوب است که انسان دلسوز، وفادار، باعاطفه، معتقد به مذهب و درستکار جلوه کند و باطناً هم
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.